13 اسلاید صحیح/غلط توسط: .𝑴𝒊𝒏. انتشار: 4 سال پیش 30 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب اینم داستان دوم که بهتون گفته بیدم😁💗
اسم :کیم کی هو 😁❤💖
لقب: نارگیل 😁❤💖
سن:۲۰
اطلاعات لازم:از ۱۰ سالگی در امریکا بود تا ۱۶ سالگی مامانش تو امریکا پیشش بود ولی دیگع از ۱۶ سالگی کیم کی هو اومد کره و کیم کی هو پیش مامان بزرگش موند و ۱۹ سالش کنکور داد و از پزشکی در اومدم رتبه ی دو بود 😁❤💖بعدش یه سال دانشگاه تو امریکا و بعدش برای ادامه میاد کره ❤💖😁و اتفاقای جالب و شوکه کننده ای میافته
شخصیت دختر اول😁💗💜
اسم : چوی چه یونگ❤💖😁
لقب: اعتماد به لوستر 😐💔
سن: ۱۹💖😁❤
ُشغل: دکتر 💖😁❤رتبه ی سه کنکور
از ۶ سالگی بهترین دوست کیم کی هو بود و پدرش بادیگارد و راننده ی خانواده ی کیم بود 💖❤ مامانش هم سر اشپز بود 💖❤وقتی که خواهر چه یونگ تازه بدنیا اومده بود اومده بودن به عمارت کیم ها و اونجا کار میکنن 💖❤
شلوغ و شیطون هست و کمی خرابکار 😁
شخصیت دختر دوم ✌
اسم: چوی چه یون 😁💖❤
سن: ۲۴😁❤💖
شغل : میکاپر ✌🏻😁❤💖
اطلاعات لازم: خواهر بزرگ تر چوی چه یونگ هست 😁✌🏻
در کمپانیه بیگ هیت کار میکنه ❤😁💖
و از بچگی دختر ارومی بود ❤💖😁و مسئولیت پذیر😁💖❤ و همیشه خرابکاری های چوی چه جونگ و کیم کی هو رو تمیز میکرد 😁💖❤
شخصیت دختر سوم😁
کیم کی هو :مامان اره رسیدم این بادیگارد کجاست..... اهان دیدم .. نه نه نگران نباش .. باشه باشه .. مامانم من باید برم خداحافظ .. منم دوست دارم خداحافظ ❤💖
اقای چوی جونگ:خانوم کیم ببخشید منتظرتون گذاشتم لطفا از این طرف
کیم کی هو: مشکلی نیست فقط بیا این چمدونام رو دستام شکست
اقای چوی جونگ: ببخشید حواسم نبود خانوم چوی چه یونگ منتظرتون هستن تو فرودگاه کره
کیم کی هو: واقعا 😆اخ جونننن دلم براش یه ذره شده بید 😀😁😆
اقای جوی :بهتر زودتر بریم بفرمائید 😊
کیم کی هو: اره اره بیا بریم😆😁
اقای چوی: خانوم کیم از این ور
کیم کی هو: یادم رفته بود ماله من شخصی خب😁بریم بریم
اقای چوی: لطفا ندوید ممکنه بیافتین و چیزیتون بشه خانوم کیم خانوم کیم صب کنین بعد زمزمه کرد با خودش :بازم مثل بچگیتون شاد شنگولین
کیم کی هو: اقای چون بیاین دیگه چرا وایستادین😜
اقای چوی: اومدم
______________________________________________
چند ساعت بعد 😁💖❤
اقای چوی: خانوم کیم رسدیم پاشید خانوم کیم خانوم کیممممم (ایندفعه داد زد 😂)
کیم کی هو: هاننن چیشد کی مرد وی زنده شد
اقای چوی: لطفا اروم باشین رسیدیم به کره باید میاده بشیم😊
کیم کی هو: اهان 😐💔باشه چمدونا رو تو بیار😐💔صب کنن رسیدیم به کره اخ جون الان میتونم چه جونگ رو ببینم😁
اقای چوی: خانوم کیم خانوم کیم باز چرا دویدین 🤦🏻♂️وای از دست شما صب کنین منم بیام
از زبون 😁 چه یونگ :
هوفف کجا موندن نکنه هواپیما سقوط کنه 😐یعنی مرده 😐💔؟
کی هو: چه یونگ 😆
من(چه یونگ): نارگیل 😆
(تقریبا به عکس بالای شبیه بود بغل کردناشون😁)
من(چه یونگ ): خفم کردی دختر ولم کن دارم خفه میشم ..... اخیش یه نفس بکشم دختر کشتی من رو
کی هو: اخیش 😁✌🏻عوض ۱۰ سال رو در اوردم 😁✌🏻
من(چه یونگ): بی ادب دلم واست تنگ شدع بود این مجازی هم نبود اصلا ندیدمت😐💔
کی هو : منم 😆💖😁بریم 😁✌🏻
من(چه یونگ): نخیرم 😐😁اول 😐💔چیزایی که برام خریدی رو بده
کی هو: چه یونگ
من (چه یونگ): بلع 🙄
کی هو: اگه میتونی من بگیر 😁😂
من(چه یونگ ):هان😐💔هعییی دختر صب کن الان میکشمت
_________________________
[بعد از نیم ساعت]
کی هو: وای مثل قدیم تند تر از منی😁💔😑
من(چه یونگ): خب ما اینیم دیگع 😁✌🏻💖
کی هو: اب رو بده به من و بازم اعتماد بنفست سرجاشه😐💔
من(چه یونگ): 😂😂اگه نبود باید شک میکردی که خودمم😁ولی هرچند میتونی از خوشگلیم بفهمی منم😁 و قدردان این صورت درخشان که جلوته باش😁
کی هو: با سه کلمه 😐💔✌🏻اعتماد به لوستر 😐💔✌🏻😁
من(چه یونگ): ما اینیم دیگع چه کنیم😂✌🏻
بعد از یه ساعت 😁💖✌🏻❤
از زبون نویسنده 😐💔❤
آقای چوی : خانوم کیم دخترم چه جونگ 😐💔هعی پاشید رسدیم چه جونگ خانوم کیم (با داد گفت )
هر دو باهم😐💔: کی مردددد😐😐😐💔💔💔
اقای چوی: رسدیم به عمارت پیاده بشین
چه یونگ: اهان باشه باشه😁✌🏻💖
اقای چوی: از دست شما ناسلامتی ۲۰ سالتونه 🤦🏻♂️
چه یونگ: ۱۹ 😐🙄
اقای چوی : شیش روز دیگع 😐🙄✌🏻۲۰ 🤦🏻♂️
چه یونگ: حالا هرچی😁بعد رو کرد به کی هو بعد دستش رو باز کرد و محکم زد پشت کله ی کی هو
کی هو: یااا درد داشت 😑💔
چه یونگ: اخخخ 😂😁تو پیاما مفتی نمگیفتم که میام میزنم بشت خاک بره چشت 😂😁
کی هو: خیلی نامردی صب کن بزنم بفهمی با کی طرفی 😑💔😁
چه یونگ : دست نمیرسه 😁
بعد افتاد دنبال چه یونگ
بعد با یه ضربه خوردن به یه چیزی و افتادن
یومی : اخه شما میخواین کی بزرگ بشین هوففففف 😑💔
کی هو: بعد از این همه سال من و میبینی 😁✌🏻❤💖و این رو میگی💖❤✌🏻😁
یومی : بپر بغلم ببینم 😁❤💖
چه یونگ: از هم فاصله بگیرین 🙄💔کی هو ماله منه🙄💔✌🏻
یومی : اقا بفرما ماله شما 🙄😐💔
چه یونگ: کی هو بیا بریم عمارت دیگع 😁✌🏻مامانت منتظرته ✌🏻😁
کی هو: اومدم بعدش یه دانگ زد پشت کله ی چه یونگ یک در یک 😁✌🏻
چه یونگ: یااااا 😐😑بعد با پا زد به پای راستش 😁دو به یک 😁
کی هو: مثل همیشه 😑✌🏻
چه یونگ: بفلما 😁بلو تو😁✌🏻
کی هو: بوی کیک میاد 😋🤤
چه یونگ: اره 😁ماله جیمین هست 😁فردا تولدشه 😁
کی هو: میدونم دیگع😁😋میگم
چه یونگ : بریم 😁کیک جیمین رو بخوریم؟✌🏻😁
کی هو : ازکجا فکرم رو خوندی😐💔
چه یونگ : خب 😐💔از بچگی این کاره بودیم💔😐😂
کی هو: 😂😂😂ارههه یادش بخیر 😂😂😁
چه یونگ: همیشه جیمین از دستمون کلافه بود😂😂😂😂💖❤❤
کی هو:😂😂😂اره به قول خودت😂💔ما اینیم دیع💔😂
__________________________
کمی بعد
مامان چه یونگ و کی هو: بازم شما دو تااا😐😑😑😑😑😑😑😑
کی هو: 😐💔چه یونگ بیا فرار کنیم 😐💔اوه اینکه نیست لعنتی😑😑💔مثل همیشه زودتر فرار کرده 😐💔😑
کی هو: مامان الان توضیح میدم اروم باش و الفراررررر🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️
رفت تو حیاط قسمت سبزه ها که احساس کرد یه دستی رو مچش گرفته شد رفت تویه سبزه درخت(عکس بالا ی )
اییییی 😐💔اینجا کجاست 😐💔 چه یونگ💔😐
چه یونگ: اوه اینجا مخفی گاه بندست 💔😐توش خالی کردم و فقط یه اب و دوتا کولوچه هست😁✌🏻برای دو نفر جا هست 😁✌🏻
کی هو: اوه😐💔🚶🏻♀️🕳💔هعییی
چه یونگ: 😁💖❤دیگه باید بریم تو با مامانت قشنگ سلام کنی💖😁❤
کی هو: باشه😁❤💖بزن بریم😁🏃🏻♀️
___________________________
خب بعد از سلام😐💔و دیدن 😐💔هم😐💔
بابای کی هو : بزرگ شدی دخترم 💖
کی هو: بلع 😁✌🏻
مامان کی هو: 😐💔ولی این عقلش😐💔مطمئن نیستم مثل بچه های 😐💔۹ ساله ای😐💔
کی هو:یااا مامان 😐🚶🏻♀️🕳💔
جه یونگ:خب درست میگه دیگه
مامان چه یونگ: تو حرف نزن😐💔خودت بدتری
کی هو:😂هر کی با من در افتاد ور افتاد 😁✌🏻💖
مامان کی هو: دیگه وقت خوابه
جیمین: مامان کیک من رو چیکار میکنی🚶🏻♀️🕳💔
مامان کی هو: من همیشه اماده ام واسه این چیزا خیالت راحت😁✌🏻💖
جیمین: باشع😁✌🏻راستی مامان گروه رو دعوت کردم ههااا
مامان کی هو: مگه مونگ اینا اومدن (خواهر ناتنین مامان کی هو هست 😁)
جیمین : اره 😄
مامان کی هو: خوبه پس😄✌🏻💖دیگه برین بخوابین دیر وقته
فردا
ساعت : ۳ ظهر
از زبون نویسنده :
کی هو: دختر ژون
چه یونگ: نارگیل چی میگی😐💔
کی هو: میگم چه لباسی برای تولد جیمین بپوشیم همه میان
چه یونگ: اممم برو کنار یه نگاهی بندازیم تو لباس اتاقت
کی هو: باشه
_________________________________
کمی بعد
کی هو: چطورع؟
چه یونگ نح بزار خودم برات انتخاب میکنم
کی هو: زیادی شلوغ نباشه
چه یونگ فهمیدم😐💔
(اتاق لباس عکس بالای )
کی هو: میگم که چه یونگ اعضا چرا گفت جیمین😐💔منظورش چی بید ؟
چه یونگ: جیمین خوانندس😐💔
کی هو: چی😐😐😐😐😐😐😐
چه یونگ:تو یه گروه به اسم بی تی اس هست ۷ نفرن (همین طوری که داشت لباس انتخاب میکرد داشت براش توضیح میداد)خب بزرگ ترین عضو شون جین هست بعد (فعلان فعلان توضیح داد دیگع😐💔)
کی هو: وقتی من نبودم چقدر همه چیز عوض شدع😐💔
چه یونگ : کی هو چطورع این لباس 😁
کی هو: مثلا گفتم😐💔که شلوغ نباشه😐💔
چه یونگ مگه چشه خیلی هم خوبع 😁💖
کی هو: امم باشه بده 😐💔🚶🏻♀️🕳
چه یونگ: بهت خیلی میاد مطمئنم😁✌🏻
کی هو: ملشی😁💖ولی بگم ها من برات انتخاب میکنم و تو هم بیشتر توضیح میدی 😁
چه یونگ:خب میگم 😁
کی هو: بگو گوش میکنم
چه یونگ: خب داشتم میگفتم امم باایس من تو اعضا کوکی و جالبش اینجا هست که هیچ وقت ندیدمش😐💔
کی هو: چقدر خر شانی تو😂😂😂
چه یونگ: خب چیه😑💔
کی هو: ببین این لباس چطورع😁
چه یونگ: خوشگلع😁
کی هو: وقتی بپوشی خیلی خوشگل میشی😁✌🏻
چه یونگ: شک نکن ولی اینم بگم من هر حال خوشگلم😁✌🏻 بزن بریم 😁موهامون رو درست کنیم😐💔
کی هو: باوشه 😐💔🚶🏻♀️🕳
خب خب دوستون دالم😁💜💗بابای 💗💜
برو دیع😐💔
13 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
یه بار نمیخواستم به معلم جواب بدم بعد با ویس گفتم ببخشید نمیتونم ویس بدم ویسم خرابه
بعد معلم گفت پس الان من این ویس و گفتم 🤦🏻♀️🤣😂😅
عرررررررر😂😂😂😂💔💔💔خیلی بد سوتی دادی دیع💔😂😂💔💔💔💔💔💔💔💔بزار منم بگم 😂😂💔من یکی از 💔😂سوتی ترین ادم های دنیا هستم😂💔مثلا یه بار💔😂اوایل مهر اینا بید اشتب نکنم😂💔به بابام گفتم بابا💔😂مهریم رد کی میدی😂💔😂خدایی قیافه ی بابام دیدنی بید بیچاره شک کرد😂💔منو شوهر داده💔😂✌🏻😂💔ولی تو هم سوتی دادی هم خرا کردی😂💔😂
عالییییی بود بعدی
ملشی😁💖💖💖💖💖💖💖💖
عالییییییی بوووددددد عاجووووو💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓💖🍓حرف نداشتتتتتتت😆😆😆😻😻😻😻😻😻💖💖💖💖
فیدات عشخم😂💔💔💔💔💔💔💔💔💔💖💖💖💖💖😁💖😁💖😁💖😁💖😁💖😁💖💖😁💖😁